اینروزها

خواهرم یک هفته بیشتره مریض شده , ضعف شدید بدنی داره و تقریبا هیچی را نمیتونه قورت بده . هردکتری برای خودش تجویز خودش را داره , تملم داروهاشم بموقع میخوره , ولی کمترین اثر بهبودی تا الان که نداشته .

مدام تب بالا داره , یکهفتس مامان تقریبا شاید روزی سه ساعت خوابیدن , سعی میکنم کمک باشم , ولی نمیدونم چرا اینقدر حس خستگی دارم اینروزها و خوابم زیاد شده , حتی بیدار میشم هنوزم خوابم میاد , کسلم , حوصله خودمم ندارم چه برسه به شوهرخواهرم که میاد سر بزنه , وقتی میره بهشت منه .

من بیرون رفتن و گشت زدن تو خیابون و آخرش شاید خوردن یک بستنی را خیلی دوست دارم , ولی از وقتی خواهرم بیمارشده ,فقط یکبار با آبجی کوچیکه رفتم که اونم شکر خدا هرچی من گفتم توش نه آورد و من را گرسنه و گرمازده برگردوند خونه با پنج کیلومتر پیاده روی با کفش پاشنه بلند که رسما پاهای بیچارم به فغان اومدند!!! اصلا خوش نگذشت , بهش گفتم بمیرمم با تو دیگه بیرون نمیرم. تازه باهاش قهرم کردم:))

میشه برای سلامتی خواهرم دعا کنید؟لطفا!!

نظرات 2 + ارسال نظر
Sepanta پنج‌شنبه 5 مرداد 1396 ساعت 02:16

ع بیمارستان چرا !!!! چشم حتما فک میکردم تا حالا خوب شده باشه حالش

نه چون خوب نشد تشهیص پزشک بستری شدن بود

Sepanta2010@gmail.com شنبه 31 تیر 1396 ساعت 01:27

ای جونم ایشالا حال خواهر جون زود خوب شه

مرسی گلم , بیمارستان بستری شد , خیلی دعا کن براش

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.