مو

من  تارهای موهام خیلی نازک هستن و عدم رسیدگی هم باعث خراب شدن اوضاعم شده و البته کم خونی شدید هم عامل دیگه ای هست . آرایشگاههای معروف که میرفتم همیشه , کلی حرف میشنیدم , واییی خانمم من با این مو چیکار کنم , چرا تار موهات نازکند و... خلاصه خون به جگر من میکردن تا یک کاری برای موهای من انجام بدن . برای همین از آرایشگاه متنفر بودم , گرمای زیاد هوا و بلندی موهام کلافم کرده بود , از اونجا که تجربه پستیژ گذاشتن نشون داده بود چقدر آدم میتونه با آرامش عروسی بره و مهمونی هم که با موی کوتاهم میشه رفت , درنتیجه به مامان گفتم  میخوام برم کوتاهترین مدل پسرونه موهام را بزنم و خنک بشم و آرامش بگیرم , ولی مطلقا آرایشگاههای معروف نمیرم برای کوتاه کردن که نظر میدی , ولی کار خودشون را میکنن . میرم یکجایی که کاملا بی نام و نشان باشه , رفتم , خانمه مودب , با شخصیت , اصلا غر نزد و طلبکار هم نبود, تازش مدلی که من میخواستم درآورد یعنی کاملا پسرونه پسرونه . 

مامان میگفتن کسی نبینه اینطوری کردی , چون هیچی مو نذاشتم ,:))حالا امروز دوستم برای کاری اومد دم خونمون , منم آوردمش تو خونه موهام را دید و گفت کچل کردی؟! گفتم آره خنک شدم و راحت , دیگه مو بلند نمیکنم . همیشه همین مدلی میزنم , البته بماند که بعدش با مامان ماجراها داشتیم که گفتن مگه نگفتم کسی نبینه , حالا همه شهر پر میشه دخترشون کچله :| خو بگن , مگه مهمه؟مهم منم که راضیم , فقط هی حس میکنم یک چیزی کمه:))هی دنبال گلسرم میگردم , تازه شال سر میکنم حس غریبی دارم:)))

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.