از وقتی یادمه همیشه ماه رمضون رسم بود تو خونمون قران را یکبار ختم کنن ، من که هیچوقت حالش را نداشتم. نهایت دو جز اونم به زور مامان:))تا اینکه دوسال پیش روز اول ماه رمضان مامان گفتن هرکسی تا آخر ماه رمضان قرانش را ختم کنه یک جایزه تپل داره و به این ترتیب من برای اولین سال قرانم را ختم کردم و الحق و الانصاف جایزه خوبی گرفتم:)) پارسال با تلویزیون شروع کردم بخوندن و چون کلاس میرفتم مدام یکی درمیون عقب می افتادم و سعی میکردم خودم را برسونم و دو روز آخر ماه رمضان من ۳ جز داشتم تا ختم کامل قران ، البته چون قراره سفرداشتیم ، قرار بود بقیش را توی مسافرت بخونم که زد و اون بنده خدا فوت شد و ما درگیر نبودن های مادر و ...بعدتر هرچی مامان گفتن حیفه ، قرانت را ختم کن ، دیگه حوصلش را نداشتم .و به این ترتیب ختم نشد ، ولی امسال سعیم را کردم برای تموم کردنش بخصوص که ۱۵ رمضان جایزم را گرفتم:))) دیروز بالاخره جز آخر را که رفته بودم مسافرت و مونده بود را خوندم ، من نمیدونم رسم شما چیه ، ولی ما جز آخر را شریک میکنیم بقیه را و به اسمشون میخونیم و انا انزلنا و قل هوالله به هرکسی بیفته به خیر عظیم تعبیر میشه و شیرینی میده به کسی که قران خونده و شریکش کرده . من هرسال اسمها را روی ورق مینوشتم و میخوندم .امسال با یک شیوه ابداعی جدید اینکار را کردم که قل هو الله بخودم افتاد :))) تصمیم گرفتم به همین مناسبت برای همه کیک بپزم که مشخص شد که نولد شوهرخواهرمه و شب که اون مهمان ما بود خواهرم زودی به اسم کیک تولد شوهرش تموم کرد که البته من بخاطر خواهرم لو ندادم که کی گفته من برای اون کیک پختم ، والا!!! چه کنم قلب مهربونم نزاشت و فقط لبخند ژکوند تحویل همه دادم:)))
قبول باشه
حالا جایزه ای که مامان جون دادن ؛ چی بود ؟
پیل پیل ژیاددد (خودت قلب از چشم میریزه را تصور کن دیکه)