نمیدونم به چشم زخم اعتقاد دارید یا نه؟! اما من عجیب اعتقاد دارم و متاسفانه بارها شاهد بودم که چشم خودم در مورد خودم فقط گیراست!!! یعنی کافیه از خودم پیش خودم تعریف کنم , صاف از آسمون یک سنگ میاد و میخوره توی سرم و میشینم سرجام!!
ماجرای غار نوردی بود, خب من به توصیه اکید پزشکم حق پیاده روی طولانی و از اون مهمتر تر تر پله بازی را ندارم , حالا سرخوشانه با کفش پاشنه دار هرکاری دلم خواسته بود کرده بودم . صبح شادان بودم که دکتر هم یک چیزی برای خودش گفتا , من چقدر خوب و خوشحا , هنوز به ل , خوشحال نرسیده , دیدم اوضاعم خفن ریخته بهم و به همین راحتی رختخواب نشین شدم , تازه مهمون هم میومد و مامان دست تنهاباید کارها را میکردن و من شرمندگی کل وجودم را گرفته بود.نتیجه برابن گرفتم که چشمان مبارکم را برخودم ببندم و کمافی السابق بخودم فحش و فضبحت بدم تا سالم بمونم:)))
همه تابستون مهمون بازی کردیم , تازه بقیه میگن ما کی اومدیم خونتون:||
ع
باشه دیگه
منم قدیم اعتقاد داشتم ؛ ولی چندین ساله اعتقادی بهش ندارم
ولی داشته باش , خدایی چیز کوفتیه