من یک مسیر یکربعه را باید پیاده برم تا برسم به آموزشگاه و برم کلاس . همیشه تو این مسیر درسهام را دوره میکردم و اینبار طبق صحبتهایی که شنیده بودم , فکر میکردم در مورد معیارهایی که باعث میشه یکی را بعنوان همراه تا آخر عمرت بخوای .
خب من خیلی فکر کردم , به دامادهای خانواده که مطلقا نه اخلاقا و نه ظاهرا شبیهشون هم نمیخوام باشه همراه من , من خیلی فکر کردم , ولی مردی که دوست دارم همراهم باشه, شبیه هیچکدوم از مردهای اطرافم نیست . مردهایی که اطرافم هستند , آدمهایی نیستن که با اطمینان زیر سایه مردونگیشون لم بدی , راستش را بگم منظورم بحث اقتصادی نیست , بحث امنیت و آرامش فکری و حسی از این جنس هست که بهم بده , چیزی که توی اونها ندیدم .
من هیچوقت ایده ای نداشتم , حتی حالا هم ندارم . فقط اینو میدونم که توی زندگی دلم امنیت, آرامش میخواد .
شاید این متن هم پاک بشه ,ولی اگر خوندید و از جنس مذکرید , سعی کنید مردونگیتو,ن را تو صدا بالا سرتون انداختن و قلدری نشون ندین .سایه سر باشید و مایه آرامش.
ع پس ممکنه پاک بشه
خوب من از این مدل مردا که میگی نبودم و نیستم , اصلا بلد نیستم این چیزایی از مردونگی رو که خیلی از مردا فک میکنن نشونه مرد بودنه