خودمون بخودمون رحم نداریم و همیشه میگیم بقیه ال و بل هستن !

لز اینکه کسی احمق فرضم کنه خیلی متنفرم و برای بار هزارم مینویسم برخورد آدمها برام مهمه !!!  اما دیروز با رییس موسسه زبان حسابی حرفم شد و حرصش دادم و حرصمم دراومد!!

آدم بی ادب و زبون نفهمی , که خیلی حس میکرد , در بالاترین سطح شعور و شخصیته ! عادت ندارم برای حرف زدن مستقیم تو صورت کسی نگاه کنم و از نگاه چشم تو چشم فراریم , ولی دیروز بجایی رسوند که زل زدم تو صورتش و هرچی دلم خواست بهش گفتم .

اینروزها ما اکثرا یاد گرفتیم تا میتونیم بدزدیم  و همون را با یک اسم قشنگتر و تو کادو زرورق شده , تحویل بدیم با قیمت بالاتر!! از اونجایی که این سمت سال همه یاد زبان آموزی میفتن , پس موسسات سرشون شلوغتره ! حالا با عنوان گروه ویژه , خدمات قبل را با یک آپشن جدید آوردن و قیمتی چهاربرابر قیمت قبل و اسمش هم گروه ویژه است !! و ما که نیستیم تو گروه ویژه , هیچ خدماتی دریافت نمیکنیم , جزیکساعت کلاس !! درحالی که قیمت بالایی میدیم , بخاطر مثلا تخصصی بودن موسسه و خدماتی که قبلا دریافت میکردیم و حالا حذف شده , چون گروه ویژه سود بیشتری داره و بالاخره اونها هم باید اجاره بدن :||

اومدن بعنوان جلسه توجیهی که شما بخونید , تبلیغ گروه ویژه و تا تونست کوبید تو سر گروه ساده !! که بالاخره طاقت نیاوردم و گفتم شما دنبال تبلیغ گروه ویژتون هستین فقط , تازه اینم با لبخند تمسخرآمیز گفتم که داغ کرد ! و خلاصه تا آخر بحث یکی اون گغت , یکی من . بقیه هم تماشاچی ! اما من پول نمیدم که حرف بخورم , پس حق داشتم درمقابل آدم بددهن و بیشعور طلبکار باشم. بقول یک بنده خدایی , درطول روز کلی بالا پایین نمیشم , حرف نمیخورم و هربار توی فشار اعصابمو نمیزارم که دوزار دربیارم و وقت خرج کردنش هم تا کمر خم بشم و بگم , بفرمایید سوار بشید , شما راست میگید.

سر نبومدن تو جلسه اول , انگار با بچه ابتدایی حرف میزنه ,میگه شما به اجازه کی نیومدی ؟ کلاس نیومدی , کجا رفتی؟! یعنی اینکه بلند نشدم بزنم تو دهنش , از بزرگواریم بود , از عصبانیت , از صورتم حرارت بلند میشد  . فقط یادم رفت بهش بگم  بشما چه ربطی داره؟!! شما چه کاره اید اصلا؟!! دلم میخواد بیام ,دلم نخواد هم نمیام . به چه حقی سوال میکنی؟ بجای همش باز بهش پوزخند زدم و گفتم بواسطه اطلاع رسانی قوی شما , اصلا خبر نشدم , البته که بعدا از جوابم پشیمون بودم و باید همون جملات اول را میگفتم. باید بگردم دنبال یک موسسه دیگه , با آدم دزد و بی نظم و بی ادب , نه روانم و نه جسم درب و داغونم نمیکشه . من جای آرومی میخوام که اگر قول میده درمقابل هزینه اضافی که میگیره , بمن همونقدر خدمات بده , واقعا خدمات بده. وگرنه غلط میکنه پول اضافه بگیره و من بدهکارشم باشم.خلاصه که حتی خرید درمانی هم کمکی به خوابوندن اون همه عصبانیت وجودیم نکرد .هنوزم یادش میفتم حرصم درمیاد , مردک...

نظرات 3 + ارسال نظر
:| سه‌شنبه 28 فروردین 1397 ساعت 15:48 http://hshm.blogsky.com

ای بابا!
دارم درمورد پست اهنگت فک میکنم. اخه خیلی اهنگا هستن میخام برم ی نیگا ب پلی لیستم بندازم بهترینشونو بهت بگم!
وای من قهوه خیلی دوس دارم!
ی لیوان ک خوبه باید میدیدی قدیما چقد میخوردم بعد مامانم ترکم داد! تحریم شد تو خونمون تا همین دیروز! چون بعد مدت طولانی خورده بودم اثر کرده بود خیلی! وگرنه قدیم دیگه یکی دو لیوان جوابگو نبود!

من فقط عاشق بوی قهوه هستم , خودش را بخورم از سر درد میمیرم
من چایی خور قهارم که تابستون ترک مجبوریم میده

:| یکشنبه 26 فروردین 1397 ساعت 19:36 http://hshm.blogsky.com

ای بابا! چقده پررو!
اصن دیگه نرو!
راستی نپرسیدم سفر کجا رفتین؟

پول دادما
سمت جنوب ۵ تا شهر را دیدیم

the جمعه 24 فروردین 1397 ساعت 01:09 http://thesh.blogsky.com

چیزی که زیاده واقعاً چنین حیواناتی.
کار درستی هم میکنی اگه مؤسسه رو عوض کنی، بهترین راهه واسه آرامش اعصاب و روان!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.