کاری کردم نگفتنی :/

امروز تو کلاس استاد هرچی گفت من چپه جواب دادم , طوری که آخری ها اصلا نگاهم نمیکرد . چیزی که باعث شد تو خونه تعریف کنم و خودمم تو کلاس از شدت خنده و شرمندگی سرم را بالا نیارم اینی هست که میخوام براتون تعریف کنم :))

توی کلاس بحث  در مورد لغاتی بود که وارد زبان ما شدن و ما با معنایی متفاوت از معنای اونها استفاده می کنیم , خب از اول بگم که استادمون هم آقاست !!!

بعد واژه ای که گفت این بود "کثیف " گفت تو فارسی یعنی چی؟ من گفتم میشه گفت آلودگی , گفت معنای ضمنیش همینه !! گفت حالا بگید این کلمه تو عربی یعنی چی؟ و اشاره کرد به موهای سرش !! منم که خیلی ادعای فهمیدن درمیارم , با اعتماد به نفس فراوان با اشاره چشم بموهای استاد گفتم یعنی موی چرب !!! یعنی هروقت یاد نگاهش میوفتم که یک لحظه از بالای عینکش با چشمهایی که از اون بازتر نمیشد بمن نگاه میکرد و بعد گفت یعنی "پرپشت" آخ دلم میخواست  زمین دهن باز کنه و من برم توش. ولی بجای خجالت ,  , فقط از شدت خنده رو ویبره بودم و سرم اصلا بلند نمیشد , تا خندم قطع میشد صدای خنده بچه ها باز باعث خنده دوبارم بود , اصا یکوضغی بودا نکفتنی . 

راحت باشین گفتم دور همی بخندم :))

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.