بچه که بودم شبهای قدر فقط مصلی شهر بود که میعادگاه ما با خاله ها و دخترخاله ها بود , که البته از وسطهاش یعنی از زمان خاموش شدن چراغ و شروع روضه خوانی ختم به خر و پف بود تا قران سر گرفتن هایی که با اونهمه دعا و روضه وسطش اصلا از سر و تهش هیچی عایدمون نمیشد ,چون نصفش را تو خواب رد کرده بودیم .
بعدترها که دیگه مصلی نرفتیم , هر سری یک جا میرفتیم , از مسجد خیلی قدیمی شهر با قدمتی صدساله گرفته تا انواع مسجدهای توی خیابونمون که باز هم با خاموشی چراغ همون حالت خواب کودکی دست میداد و قران سر گرفتن های عذاب آوری که مداح تازه یادش میومد نصف روضه هاش را باید الان بخونه :||
حتی یکبار تو مسجد محل جوری خوابم برد که موقع خونه رفتن مردم از خواب بیدار شدم وبرگشتم خونه و با تلویزیون قران سر گرفتم :/ اما الان چندسالی هست که توی خونه دعا میخونم و با خانوادم قران سر میگیرم و بار دوم هم با تلویزیون .ولی خدا خیر بده اونایی که موقع قران سرگرفتن زحر کش نمیکنن ملت را که بعضا حالت نیمه خواب دارن و پشت هم میگن و مدام وسطش به دشت کربلا نمیزنن . خداییش پیغمبر هم که سجده میرفتن رعایت حال کودکان و پیران و بقیه را میکردن , شما که پیامبر نیستین ,ولی یکجاهایی الگو پذیر باشید و به فکر یک جماعت خواب آلوده و مردم آزاری نکنید ,بقول شاعر عزیزمون : " می بخور , منبر بسوزان ، مردم آزاری مکن "
التماس دعای فراوان و یاحق
فقط آخرش