مثل کش شلوار دنبال استاد جدیدم میرفتم و داشتم با استادم حرف میزدم , بعد موسسه یکجوریه که شما باید موقع ورود کفشهای مبارکتون را دربیارید.حرفمون تموم شده بود و داشتم خدافظی میکردم که یکمرتبه دیدم استاد داره با یکی سلام ملیک میکنه , صدای طرف مقابلم آشناس :||
منم کله کشیدم از پشت استاد سروقامت , ماشالا همچون دیوار که ببینم کیه؟که دیدم اویییی استاد قدیممه که تا منو با اون حجم فضولی و اون شکلی دید , فقط سعی میکرد نخنده و سرش را انداخته بود پایین !! بعد من اومدم پایین و مجبور شدم سلام کنم , چون داشت با لبخند نگاهم میکرد:// بعد شروع کرد به حال و احوال و نصیحت و منم که کفشم بندی بود و جلوی استاد نمیشد خم بشم , با لنگی که داشت یخ میزد حرف میزدم , آخرش نزدیک بود بگم استاد شما ادامه بدین , من پشت سرتون این کفشمو بپوشم تا یخ نزدم:))
دیگه هرچی استاد گفت , منم یکی جواب دادم تا آخر دید نرود میخ آهنین در سنگ خداحافظی کرد :)) فقط نکته جالبش این بود که اوشون فامیلی من را یادش بودا , ولی من فقط چهره استاد یادم بود , چون یکی از شیطونترین شاگردای کلاسش من بودم که گاهی واقعا حرصش را درمیاوردم:))
مدامم تو کوچه یادش میفتادم و خندم میگرفت و خودمو دعوا میکردم که نخند , مردم که نمیدونن تو چقدر خرابکاری , میگن فلانی دیوونه شده , خلاصش خواستم بدونین اگر خراب...کار تو زندگیتون ندیدین , من هسدم:زبون:
من که هنوز ندیدمت کاملاتشخیص دادم که شیطونی ببینمت چه نظری خواهم داشت ؟
احتمالا باورت نمیشه من آدم تو نوشته هام
سلام- حالا بحث شما با استادتون بود کلا معلم های عزیز مدارس هم کم از دست دانش آموزا نمی کشن! یادمه یکبار چند تا از بچه ها تو کلاس معلم انگلیسی بیچاره رو اونقدر کلامی اذیت کردن نتونست دووم بیاره عین ...ها رفت مدیر رو صدا زد آورد کلاس که اینها نمیذارن درس بدم! یکبار هم یکی از معلم ها با تخته یک متری یکی از دانش آموزا رو هی تو کلاس دنبال کرد آخرش هم نتونست بگیردش فرار کرد ما هم که طبیعتا داشتیم میمردیم از خنده...
ولی خود من از اول دبستان هیچ وقت این اجازه رو به خودم ندادم که به بزرگتر از خودم بی احترامی کنم حالا معلم عزیز باشه یا هر شخصیت دیگه ای که البته سفارش مداروم پدر و مادرم بود.
, سلام رهگذر عزیز
واقعا کنترل کلاس با بچه های امروزی خیلی سخته , چون تربیتشون متفاوت از دوره ماست . من بی احترامی نمیکردم , ولی شیطنت چرا , چون از اون دسته آدمهایی هستم که یک موضوع در حد ۵ دقیقهرمیتونه من را ثابت سرجام نگه داره و خیلی زود حوصلم سر میره