مال دزدی

صبح عطر خواهرجان دم دست بود و از اونجا که گرونتر از مال منه  و موندگاری بوش بیشتره، دوشی گرفته و هلک تلک زدم بیرون کهرچون تاکسی جان، جای بدی پیاده کرد، صاف رفتم تو یک باغچه پر از پهن

دیگه ترکیب بوی عطر و پهن را بخودتون واگذار میکنمفقط نمیدونم چرا مال دزدی فقط برای من خوردن نداشت

نظرات 5 + ارسال نظر
khatoon یکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت 08:00

جدیدا دزدی زیاد شده ننه یه خورده یواش تر دستت رو میشه هااااا
خودم میام لوت میدم

تو ننه ات رارلو بده، ببین چو میکنمت؟

sepanta یکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت 02:24

بالاخره یه روزی پیداشون میکنن و انتقام سختی ازت میگیرن

برنداشتم که، فقط بیدا کردم و نصفش را رفتم

آرش شنبه 4 اسفند 1397 ساعت 19:07 http://mnevesht.blogsky.com

این از اون کارهاست که به سر خودتم میاد آخرش

sepanta شنبه 4 اسفند 1397 ساعت 02:04

انشاالله همین بلا رو سر عطر خودت بیارن

نمیتونن، بنهان کردم

پوریا پنج‌شنبه 2 اسفند 1397 ساعت 18:48 http://puya2003.blogsky.com/

ازت متنفرم بانوجان
چرا وبلاگ تو صفه اول میاد ولی مال من نه؟؟؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.