پیرو پست قبل

دیدم پست قبلی طولانی شد گفتم تو این پست بگم ، یک همسایه خیلی پیر داریم که تو جوونی عاشقانه ازدواج کردن و هنوزم عاشق همند ، ولی آقاهه سرطان داره ، دعا کنید براش خدا شفاش بده ، قبل از بیماریش از اون مردهای قدبلند و چهارشونه و هیکلی بود ولی حالا که مریض شده بقدزی آب رفته که اصلا قابل قیاس با قبل نیست.خلاصه من سرجمع این آقای همسایه را به تعداد انگشتهای دست ندیدم ، ولی نمیدونم اون کی من را میبینه که تصورش بر دبیرستانی بودن منه ، چند روز پیش خانمش اومد و گفت همسرم میگه این دخترتون را برای نومون که ۱۷ سالشه خواستگاری کنیم(عادت به ازدواج تو سن پایین دارن) مامان براش توضیح دادن که دختر ما دیگه از ۱۷ سالش سالها گذشته:)))ولی یکعالم خندیدم ، چون خانم همسایه گفته بود حیف شد چون من و همسرم خیلی پسندیده بودیم ، حتی به عروسمونم گفته بودیم:)))) و بدین ترتیب خواسگار پر:)))

نظرات 2 + ارسال نظر
Sepanta یکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت 02:59

ایشالا خدا شفاشون بده و دوباره به سلامتی کامل برسن

ایشالا

مهندس دیوانه شنبه 13 خرداد 1396 ساعت 14:02

حالا مگه چندسالتونه شما؟

من همیشه تا پایان عمر۱۲ سالمه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.