آرزوهاتون برآورده بشه انشالا

دیشب لیله الرغایب بود، من و مامان و داداش کوچیکه تصمیم گرفتیم روزه بگیریم. داشتم برای داداش کوچیکه اعمالش را توضیح میدادم که برای فهم بهترش رفتم رو مثال نمازهای شب قدر، یکمرتبه گفت مگه بعد از شب قدر روزه هم میگیرن؟من یادم نمیادا، یکعالم خندیدم چون یاد سوتی خودم افتادم توی گزینش که یکسری چاخان داشتم میبستم برا خانومه ، که یکمرتبه گفت شما ۲۲bahman میری راهپیمایی دیگع؟ که منم هول شدم گفتم نه چون سرکارم نمیتونم  ، یکم نگاهم کرد و گفت خانم تعطیله ها!!!!من هنوز اصرار داشتم نه تعطیل نیست! و من نمیتونم برم:)))))) خلاصش که از این سوتی ها زیاد دادم;)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.