از کی دلم میخواسته برم مشهد , چقدر بمامان غر زدم . چندسال پیشا خواهرم با یک تور لحظه آخری و یک قیمت عالی , یک هتل پنج ستاره با مامان دو روزه رفته بودن و حسابی بهشون خوش گذشته بود .
اما من انقدر دلم میخواست برم که حتی هیاتی ها که خدماتشون مشخصه و اتوبوسشونم راضیم میکرد و مامان قبول نمیکردن . این اواخرم که راضی شدن , نشد که برم ...
دیروز تواینستا یک آهنگ از امام رضا بو با لهجه مشهدی و پرسوز و حرم امام رضا !! اما من که دلم از امام رضا گرفته بود آهنگو رد کردم و گفتم یا امام رضا باهاتون قهرم .
امروز یک پیام اومد روی گوشیم از تور لحظه آخری و سریع بدون فکر به هتل و امکانات و اینکه مسافر توی ماه رمضونم , سریع اوکی کردم و بعد این حرفها آبجی کوچیکه را خبر کردم که میریم دوتایی مشهد !! اما اون زد توی نت و فهمید هتل کثیف و...
خلاصش یا امام رضا تحویلم میگیره و مهمون داری میکنه , یا که نه؟! میگه تو خودت دلت میخواست اینطوری بیای پس حرفم نرن !! هرچه پیش آید خوش آید .بقول معروف : " گرنگه دار من آن است که من میدانم / شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد."
انشاالله جور میشه با یه تور خوب میری مشهد
مفسی گلم