رژ لب

اولین باری که رژ زدین چه سنی داشتین؟

من یادمه مامانم عروسی به عروسی آرایش میکردن , چون پدرم هیچوقت آرایش دوست نداشتن . بعد یکسری رژلب داشتن که درب قوطی شبیه قو بود , من هنوزم عاشق اون رژهام.یکسری هم سوغاتی از سوریه آوردن که رژهای سرخ سرخ ۲۴ ساعته بود . یکبار با آبجی جان  ابتدایی بودیم , رفتیم و تا آبجی بزرگه مدرسه بود رژ سرخ مامان را برداشتیم و کشیدیم روی لبهامون , حالا بلدم نبودیم تا نوک دماغمونم رژ زده بودیم ://

چقدر بهم خندیدیم که بماند , فقط آبجی بزرگه راکه از مدرسه برگشته بود را  گذاشتیم پشت در و تا نیمساعت توی سرویس بهداشتی مشغول شستن لب و دهن  بودیم که چون ۲۴ساعته بود پاک نمیشد . واکنش آبجی بزرگه یک دست کتک بود و واکنش پدرومادرم خنده به چهره ما دوتا:))

بار دوم , دانشجو بودم که آبجی جان بردم  که برام لوازم آرایشی بخره , اونموقع رژ حجم دار و اکلیلی تازه مدشده بود با به چشم من تازه بود , وسط اونهمه رنگ رژ ,  قرمزترینش را مم انتخاب کردم:)) سرجمع دوبار نزدما , ولی تا چندسال پیش یادگاری داشتمش:))

کلا از کل لوازم آرایش فقط رژ دوست دارم و سرمه که مهمونی به مهمونی یادم بمونه میزنم:)) تلاشهای مامان و خواهرها هم با خرید یک کیف پرلوازم آرایش بقدری بی نتیجه موند که آبجی کوچیکه برای عدم اسراف هربار یکیش  رابرمیداره خودش استفاده کنه :)))

چیزی که باعث نوشتن رژ شد , بساط امروز من تو بقالی بود:| آقا من با یک من ابروی پاچه بزی که به اصرار خونواده دست نزن و تو ربیع برو خوشگلش کن را بلند کردن که آماده شو بریم مهمونی و دیر شد و.,,

خلاصش  چون صورتم فهمیده بود مهمونیه , خیلی شیک به ترتیب خط کش و با حفظ فاصله پنج تا جوش مجلسی یکی از یکی بزرگتر تو این صورت ما دراومده نگفتنی , چقدر کرم زدم که بماند که اصلا پنهان نشد شکر خدا , سرمه هم کشیدم , موند رژ !! به آبجی کوچیکه گفتم من دیرمه , یک رژ بمن بده , یک آدرس داد که من هیچی نفهمیدم !!! در کیف لوازم آرایشو باز کردم که یک رژ دیده بودم توش همونو بزنم , چشمتون روز بد نبینه , چندسال پیش , من باز به نیت قدیم بک ۲۴ ساعته قرمز آتشین خریده بودم , نگو اون بود تو کیف و ..,:)))

تازه بعد اتمام عملیات , خودمو که دیدم شبیه خون آشاما بودم با اون ابروهای پاچه بزی و سفید لیته و رژ آتشین:))از این بدتزش این بود که با مامان جان یادمون اومد وسط خیابون ما ظهرپیاز خوردیم و آدامس تو ماشین نداریم و من با همون قیافه رفتم تو بقالی و حالا پراسترس فقط میخواستم هرآدامسی دم دستم رسید بخرم و بپرم تو ماشین تا بیشتر از این سه نشده که آقای بقال گیر به مارک آدامس داده بود و اون رفیقشم دست زیرچونه اش فیلم سینمایی میدید :||  ینی آبرویی از من رفت نگفتنی:))

خلاصش خواسدم بگم نکنید , رژ قرمز نزنید , والا , مگه قحطه رژ :)) ابروهاتونم پاچه بزی نکنید , کردید آرایش نکنید:)))اینم یک درس دیگه از زندگی,:))

ربیع الاول بر همه دوستان مبارک:))

نظرات 5 + ارسال نظر
sepanta جمعه 2 آذر 1397 ساعت 02:30

رژ لب خوب است فقط در مصرفش اسراف نکنید

اسرافش خوب است

Sepanta سه‌شنبه 29 آبان 1397 ساعت 20:42

من نظری ندارم

نوچ , باس نطر بدی

khatoon جمعه 18 آبان 1397 ساعت 12:05

من یادم نمیاد کی اولین بار رز زدم ولی کلا اهل آرایش نیستم چون به لوازم آرایشی حساسیت دارم خصوصا رژ وقتی میزنم لبم ترک بر میداره باید بگردم یه جنس خوب بدون سربش رو پیدا کنم
اون شاکرد بقاله عجب فیلم سینمایی قشنگی دیده
ببین باهم قرار گذاشتیم که هم رو ببینیم این فیلم سینمایی رو برای ما هم پخش کن

اصا آرایش چی چی هه؟
ایو روشه رژ گیاهی داره عزیزم که بدون سرب هست , البته اگر راست بگه:زبون:
:
بزار یوخده فرک کنم

طیبه جمعه 18 آبان 1397 ساعت 07:54 http://almasezendegi.mihanblog.com

سلام صبح قشنگ جمعه ات به خیر عزیزم
خیلی طنازی و من لذتت رو می برم
من سال ۷۲ اولین بار رژ دار شدم.قبلش هم هیچ وقت هیچی نزده بودم.مامانم هیچی نداشت و خواهرهام هم که تازگی ازدواج کرده بودن اهل هیچی نبودن ولی خوش به سعادتشون دوتا خواهر بزرگم خیلی از من قشنگن
من از اولین باری که بچه های خوابگاه برام رژ می زنند به زور و من دارم غش می کنم از خنده عکس دارم
حتما سر فرصت اسکن می کنم می فرستم هم برای خودت هم برای خاتون مهندس قشنگه که شما هم ببینید لذت ببرید از مسخره بازی من

نمیشه که فقط تو منو بخندونی.منهم باید بتونم خنده بیارم رو لبات

سلام عشق خوشگل من
خداییش خاطرت حرف نداشت

قطره پنج‌شنبه 17 آبان 1397 ساعت 23:28

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.